گفتوگو با پیرغلام امام رضا(ع)
روایت یک خادم از کرامت خاص حضرت رضا(ع) /
امام رضا(ع) باب معارف دینی است
روایت یک خادم از کرامت خاص حضرت رضا(ع) /
امام رضا(ع) باب معارف دینی است
من كان منا و لم یطع الله فلیس منا
امام رضا عليه السلام :
هر كس خودش را از ما بداند و خدا را اطاعت نكند از ما نيست!.
اشعار ولادت حضرت علی بن موسی الرضا (ع)
بگو به اهل یمن کشتی نجات رضاست
بگو به غزّه که حلّال مشکلات رضاست
بگو به سوریه که، علت حیات رضاست
بگو به اهل میانمار آشنات رضاست
سنگ زیر پای تو لعل بدخشان می شود
خار ، با فیض نگاهت سرو بستان می شود
زخم بی داروی جان و درد بی درمان دل
هر دو باخاک سر کوی تو درمان می شود
غم ندارم گر مرا در آتش دوزخ برند
چون برم نام تو را آتش گلستان می شود
در مفام رافتت این بس که نام چون تویی
روز و شب ذکر من آلوده دامان می شود
در بیابانی که لطفت ضامن آهو شود
گر گذار گرگ افتد گرگ چوپان می شود
گردش چشم تو را نازم که با ایمای آن
نقش شیر پرده ناگه شیر غران می شود
ناز بر فردوس آرد فخر بر رضوان کند
هر که یک شب در خراسان تو مهمان می شود
هر که چشمش اوفتد بر گنبد زرین تو
گاه ، مجنون گاه ، خندان گاه ، گریان می شود
غرفه هایت همچو روی حور گل انداخته
بس که روز و شب ضریحت بوسه باران می شود
هر که با اخلاص گوید در حریمت یک سلام
اجر آن بالاتر از یک ختم قرآن می شود
هر که شد زوار تو در طوس ای روی خدا
زائر ذات خدای حی سبحان می شود
آستان قدس تو دارالشفای عالم است
درد این جا بی دوا و نسخه درمان می شود
هر که را تابید بر سر آفتاب صحن تو
گر رود در سایه طوبی پشیمان می شود
در صف محشر پریشانی نبیند لحظه ای
هر که با یاد غمت این جا پریشان می شود
تا ابد زین میهمان داری که مامون از تو کرد
شرمگین از مادرت زهرا خراسان می شود
با تمام زشتی و آلودگی در سوگ تو
قطره های اشک (میثم) بحر غفران می شود
منبع سایت گریزهای مداحی
امشب ازعرش برین برمابشارت می رسد
سوی گلزار ولایت این اشارت می رسد
یک گل دیگر ز گلزار طهارت می رسد
زائران را لحظۀ ناب زیارت می رسد
آسمان دیده راازشوق پُرانجم کنید!
درمدینه روبه سوی کعبه ی هشتم کنید!
صبح صادق سرزدوهفت آسمان پُرنورشد
عرش با فوج ملائک غرق شوق و شورشد
آفرینش باردیگر خوش دل و مسرور شد
خانه ی موسی بن جعفرجلوه گاه طور شد
زاده ی موسی رسید وشد مدینه طوراو
گشت روشن ماسوی الله از طلوع نوراو
غنچه ای زیبا زباغ طیبّات آورده اند
مصحفی ازآیه های بینّات آورده اند
تشنگان عشق را آب حیات آورده اند
بهر کام اطهرش آب فرات آورده اند
ساحل دریای رحمت غرق دُر وگوهراست
چشمۀ جوشنده ای ازچشمه سار کوثر است
عشق گفتا،بهرجان عاشقان جوهررسید
مهرگفتا، برقلوب مؤ منین دلبر رسید
حلم گفتا ،بردباران رانکومظهررسید
علم گفتا، گنج علم آل پیغمبررسید
آسمان علم را خورشید انوراو بود
درحقیقت عالم آل پیمبر او بود
عاشقان باچشم دل بدرالدجی رابنگرید!
جلوه ی نورانی شمس الضحی رابنگـرید!
منظرایمان وتقوا و وفا رابنگرید!
آینه درآینه نور خدا رابنگرید!
این شکوه شمس نه، شمس الشموس دین بود
جاودان ازاین جلال ومرتبت آئین بود
از لب نورانی اش آفاق غرق نوربود
ازوجود زاده ی موسی زمین چون طور بود
آفرینش ازبیان قدسی اش پُرشوربود
این حدیث دلنشین او به نیشابوربود
خطبۀ شیرین او شوری به دل افکنده است
این کلام وحی درجان ولایت زنده است
نوراوهفت آسمان رامشرق الا نوار کرد
جام دل ها را ولایش ازخداسرشار کرد
عبد صالح چون که روبرحضرت دادارکرد
بادعایش آسمان را ابرگوهربار کرد
این کویر تشنه، ازباران اوسیراب شد
هرگل پژمرده ای ازفیض او شاداب شد
هرکه بردامان اودست توسّل می زند
برضریح اطهرش از اشک خود گُل می زند
درجوار حضرتش حرف ازتَحُول می زند
ازدل خود تاحریم عرش حق پُل می زند
بال دربال ملائک می گشاید بال را
می رساند او به امضا نامه ی اعمال را
این حریم آسمانی جلوه گاه خلقت است
پرچم این گنبد زرّین به سوی جنّت است
هرکه دراین جا«وفایی»درجوارحضرت است
درتمام زندگانی غرق ناز ونعمت است
نخل بی برگ وبرم، اوبرگ وبارم می دهد
عزّت وقدرو وقار واعتبارم می دهد
شعری به لهجه مشهدی
كوچه پس كوچه مشد بوی امام رضا مِدِه
دیدن گلدسته هاش دلِ آدمِ جلا مِدِه
هر كی كه غصه دِرَه یا گِرِهِی تو كارشَ
مِرَه تُو صحنِ آقا حال و هواش صفا مده
بعضیا بالایِ سر، سر رویِ سنگا مزارن
اشكاشان كه میچیكَه هر چی مِخَن آقا مده
صبح زود سر كوچه ها هر كی كه از خانه میَه
دس به سینش مِزرَه سلامی به آقا مده
خیلیا مِگَن شما كمتر حرم سر مِزِنِن
آقامان مهربونه سهم ما ره سیوا مده
بعضی ها كه نِمِتِـنَن بی یَن به پابوس آقا
التماس دعا مِگَن دردشانِ شفا مده
ما كه از بچّیگی مان هَمَش میامَدِم حرم
وقت مردن مِدِنِم جوابیِم به ما مده
درد و درمان ما امام رضاست
راحت جان ما امام رضاست
ما غلامان حضرتش هستیم
شاه و سلطان ما امام رضاست
گرچه سلمان او نشد باشیم
عشق و ایمان ما امام رضاست
جان نوکر چه قابلی دارد
جان و جانان ما امام رضاست
آیه آیه کلام او نور است
تلو قرآن ما امام رضاست
جان ایران ماست معصومه
قلب ایران ما امام رضاست
قول داده به داد ما برسد
مرگ آسان ما امام رضاست
کاش آن لحظه ها رضا برسد
وقت مردن به داد ما برسد
بندگی بی بلا نمی چسبد
عاشقی بی خدا نمی چسبد
نیمه شب بی دعا و ذکر و نماز
نیمه شب بی بکا نمی چسبد
به همان مهربانی اش، به خدا
زندگی بی رضا نمی چسبد
این شلوغی خودش صفا دارد
حرمش بی گدا نمی چسبد
یاد داده خودش به ابن شبیب
گریه بی کربلا نمی چسبد
روزی ام کن بلا کشیدن را
با رضا تا خدا رسیدن را
تو کریمِ کریم ها هستی
شاه ما از قدیم ها هستی
نه به فکر کبوتران تنها
یاد این یا کریم ها هستی
تو امام الرئوف دنیایی
تو امام رحیم ها هستی
راه دادی به راه گم کرده
تو به فکر رجیم ها هستی
ما یتیمان آل طاهائیم
تو که یار یتیم ها هستی
دست ما را بگیر آقا جان
تو کریمِ کریم ها هستی
ما نداریم غیر این درگاه
بارها داده ای تو بر ما راه
در جوار شما چه غم داریم
دین و دنیا کنار هم داریم
ما کنار تو دلخوشیم آقا
با تو ای مهربان چه کم داریم؟
لذتی از بهشت بالاتر
حس و حالی که در حرم داریم
سر این سفره میهمان توایم
بابی از برکت و کرم داریم
سمت باب الجواد می آییم
قدی از احترام خم داریم
پدر و مادرم فدای شما
ای امامم، سرم فدای شما
می رسد دائما عطا از تو
ابتلا از من و دوا از تو
شب میلاد در حرم دیدیم
دم به دم می رسد شفا از تو
یک سلام از حریم قم با من
سفر مشهد الرضا از تو
هر چه برکت رسیده بر دل ما
یا که از قم رسیده یا از تو
و دو رکعت نماز بالا سر
از من و، رحمت و رضا از تو
ای کرامت نمی ز بارانت
می رسد رزق کربلا از تو
کاش درد مرا دوا بدهی
عیدی ام را تو کربلا بدهی
8888888888888888888
ابتدای حرم امام رضا
انتهای حرم امام رضا
بین صحن و رواق و توی حیاط
همه جای حرم امام رضا
کیست آن که دل از همه برده؟
دلربای حرم امام رضا
چقدر بنده رو زده اینجا
به خدای حرم، امام رضا
تو مقامت کریمی است آقا
من گدای حرم، امام رضا
ای حرم دارِ باصفا سلطان
السّلامُ علیک یا سلطان
ای بزرگ، ای امام آقاجان
شاه عالی مقام آقاجان
فقر من شرط نوکریست، بنام
این گدا را غلام آقاجان
این کبوتر به غیر دام شما
نمی افتد به دام آقاجان
زائرم، دلشکسته ام، زارم
نوکر تو، گدام آقاجان
به سلامٌ علیک من تو بگو
و علیک السّلام آقاجان
ای شه ملک طوس، ادرکنی
یا انیس النُّفوس، ادرکنی
آمدی تو دلم قرار گرفت
محضر شاه عشق بار گرفت
یا امام الرّئوف از کرمت
بنده ی مفلس اعتبار گرفت
زلف نوکر به پنجره فولاد
وصل شد، تا ابد جوار گرفت
مادرت جارویی به دستم داد
در رواقت برام کار گرفت
نوکری توی صحن گوهرشاد
گفت منبر عجب غبار گرفت!
شب تاریک، نور نزدیک است
به گمانم ظهور نزدیک است
شب وصل است و باد می آید
دل غزلخوان و شاد می آید
صوت نقّاره ی شما باز از
سمت باب الجواد می آید
یعنی از آل حضرت زهرا
باز باب المراد می آید
شاعران مدح او نمی گویید
صله دارد زیاد می آید
دعبلت نیستم ولی آقا
شاعری بی سواد می آید
تا بگوید همه کس و کارم
من فقیرم، فقط تو را دارم
آنقدر شأن مدحتان بالاست
که قلم عاجزست، نازیباست
چون منی مدح حضرتت گویم
کار، کار امام صادق هاست:
مصلح امت، عالم و عادل
منجی دادرس به روز جزاست
دور او ایمنند نوع بشر
او امان و پناه خلق خداست
سخنش حکمت و سکوتش علم
این فقط گوشه ای ز مدح رضاست
مایه ی فخر و عزّتست رضا
موجب خیر و برکتست رضا
تا که ما مشهدالرّضا داریم
نجف و شهر کربلا داریم
با خراسان حضرتت ارباب
کاظمینیّ و سامرا داریم
در قم اصلاً کنار خواهر تو
نزد زهرا همیشه جا داریم
لطف موسی بن جعفر است که ما
این همه یار دلربا داریم
همه دار و ندارمان مولاست
هستی ما تصدق زهراست
ماه ذیقعده ماه پرور شد
شب تاریک با شما سر شد
کوچه های مدینه بار دگر
از گلی فاطمی معطّر شد
همه گفتند حضرت موسا
شده بابا و نجمه مادر شد
با حضورت مدینه آن ایّام
به گمانم پر از کبوتر شد
بعد میلاد روی دست پدر
لب تو از فرات تا تر شد
گفتی ای جد تشنه کام حسین
به لب تشنه ات سلام حسین
9999999999999999999
تا کسی بنده ی سلطان خراسان نشود
غمش از دل نرود، مشکلش آسان نشود
من ندانم کیستم دانم شما را دوست دارم
هر که هستم خاندان مصطفی را دوست دارم
شعر و سرود ولادت امام رضا علیه السلام
دل من مال توست آقا جان
که به دنبال توست آقا جان
آبرو
ازباده عشق تاسبويم دادي
چون باد صبا راه به كويم دادي
اي شمس شموس ازازل تا به ابد
ممنون توام كه آبرويم دادي
افسوس
مادست به دامن تو انداخته ايم
درمهر و تولاي تو دل باخته ايم
با آنكه هميشه همجوارت بوديم
افسوس تو را هنوز نشناخته ايم
سوگند
يك لظه مرا جدا زدرگاه مكن
دل را تو گرفتا رغم و آه مكن
ازپنجره ضريح خود دست مرا
سوگند به فاطمه كه كوتاه مكن
ای خراسان به یاد غربتت کربلا
حرمت روز و شب قبلۀ اهل ولا
پارۀ پیکــر احمـد و مرتضیٰ
یا رضا یا رضا یا رضا یا رضا
من رضی عن الله تعالی بالقلیل من الرزق . رضی الله منه بالقلیل من العمل .
حضرت رضا علیه السلام فرمودند :
هر کس به رزق و روزی کم از خدای تعالی راضی باشد . خداوند از عمل
کم او راضیست
هردم دلم بیمار شد گفتم علی موسی الرضا
وقتی گره در کار شد گفتم علی موسی الرضا
دنیا به چشمم تار شد گفتم علی موسی الرضا
پائیز دل غمبار شد گفتم علی موسی الرضا
تابخت با من یار شد گفتم علی موسی الرضا
چون لحظه دیدار شد گفتم علی موسی الرضا
چشم من و جامی از آن سرچشمه نور و یقین
شعر و سرود ولادت امام رضا غلیه السلام
با طلوع مه جمال رضابا جمال خدا فرود آمد
شهادت امام حسن (ع)
شهادت امام رضا (ع)
در زمانی که امام رضا علیه السلام از مدینه به طوس می آمدند . در بین را ه صیادی آهوئی را شکار کرده و دست وپای او را بسته و با خود میبرد .
یکی از حدیثهائی که بعنوان زنجیر طلائی معروف است حدیثی است که حضرت رضا(ع) در نیشابور درجمع تعداد کثیری از دانشمندان عصر و مردم نیشابور نقل فرمودند . این حدیث دارای اسناد معتبر بوده وجایگاه رفیعی در نزد شیعیان دارد . بزرگی نقل میکرد برای رفع گرفتاری وبرآمدن حاجات ختم این حدیث مجرب است وتوصیه میشود . برای اینکه دوستان امام رضا (ع) اصل این حدیث را داشته باشند وبه فرزندان خود یاد بدهند وبا آن مانوس باشند ،،،،،،،،،،
اي صفاي حرمت بيشتراز كوي بهشت
به مشامم رسد از تربت تو بوي بهشت